وقتی بی توجهی به اضطراب، کودک را به یک اختلال روانی مبتلا میکند
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۲۴۴۴۳
به گزارش خبرنگار مهر؛ استرس و اضطراب از مشکلاتی هستند که همه مردم با آنها مواجه میشوند. با این حال برای برخی از افراد خصوصاً کودکان بروز استرس و اضطراب ممکن است کمی بیش از یک مشکل کوتاه مدت بوده و آغازی بر یک آسیب بزرگتر باشد.
دانشمندان اولین بار به صورت آکادمیک اضطراب را واکنشی به تراکم تنشهای غریزی مطرح کردند و پس از آن بود که به اضطراب به عنوان یک مشکل روحی جدی توجه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تداوم شرایط استرس زا، خستگیهای جسمی و روحی ناشی از کار زیاد، توهین و تحقیر اطرافیان و قرارگیری بیش از حد در موقعیتهای متشنج و حساس فرد را درگیر یک اضطراب طولانی مدت میکند.
اهمیت توجه به اضطراب در کودکان بسیار حیاتی تر است. زیرا روحیه کودکان حساستر بوده و به دلیل روحیات آنان، بیش از دیگران تحت تنش قرار میکیرند.
قرارگیری در محیطهای ناآشنا حتی موجب استرس کودک میشود و آنان را در طولانی مدت با اضطراب مواجه میکند. این در حالی است که بزرگترها به ندرت با قرارگیری در محیطهای ناآشنا به استرس دچار میشوند.
عدم توجه به این مطلب از سوی بزرگترها که کودک بسیار بیشتر در معرض استرس و اضطراب است؛ موجب شده است تا استرس و اضطراب یکی از عوامل مهم در ایجاد آسیبهای روحی جدی در کودک شود. آسیبهایی که ممکن است تا سنین بزرگسالی همراه فرد باشد.
بسیاری از کودکان با قرارگیری در شرایط یا مکانهای جدید دچار اضطراب میشوند و تداوم این رفتار به تدریج به شکل گیری یک شخصیت مضطرب منجر میشود و حتی با بزرگ شدن کودک و پا گذاشتن به دوران نوجوانی ممکن است اختلالات اضطرابی جدیدی در او پدید آید.
اضطراب ناشی از توهین و تحقیر اطرافیان خصوصاً والدین، اضطراب ناشی از پذیرفته نشدن از جانب همسالان، اضطراب ناشی از قرارگیری در موقعیتهای جدید و ناشناخته از مهمترین عوامل بروز اضطراب در میان کودکان و نوجوانان است.
همچنین نداشتن خواهر و برادر، حضور در محیطهای پر از استرس، درگیری والیدن با یکدیگر و نقل مکانهای مکرر از عوامل دیگری هستند که به اضطراب در میان کودکان و نوجوانان منجر میشود.
عدم مواجه صحیح با اضطراب کودک به مشکلات جدی روحی در آنان منجر میشود
بروز اضطراب جدایی هم در سنین کودکی امری شایع است که معمولاً در کودکان و در زمانی که در مدرسه هستند بروز پیدا میکند. با این حال بسیاری از روانشناسان معتقدند بروز اضطراب جدایی امری طبیعی است و هشدار میدهند در صورتی که با این اضطراب به درستی برخورد نشود ممکن است آثار زیانباری را در روحیات و شخصیت کودک به دنبال داشته باشد.
برای مواجه مثبت با پدیده اضطراب جدایی لازم است مدرسه، خانواده و گروه دوستان برای پاداش دادن به پیشرفت و تلاش کودک در مدیریت اضطراب خود استفاده کنند. پاداشها میتوانند شامل تحسین، پاداش مالی یا انگیزههای کوچک برای تقویت رفتارهای مثبت باشند.
در صورتی که به اضطراب جدایی به درستی اهمیت داده نشود و کودک در مواجهه با این اضطراب تنها باشد؛ اضطراب جدایی به یک اختلال و بیماری منجر میشود
پریشانی مکرر و بیش از حد هنگام جدا شدن از خانه یا جدا شدن از افراد خاص؛ اکراه یا امتناع از دور بودن از خانه؛ اکراه یا امتناع از تنها در خانه دیگران ماندن؛ اکراه یا امتناع از خوابیدن در جایی غیر از خانه؛ کابوسهای مکرر درباره جدایی از مهمترین مواردی است که نشان میدهد اضطراب جدایی در فرد به یک اختلال تبدیل شده است.
متأسفانه عدم آشنایی بسیاری از خانوادهها با پدیده اضطراب جدایی موجب شده است تا این پدیده طبیعی به یک اختلال و بیماری در کودک منتهی شود. تأسف بارتر اینکه برخی از والدین هنگام مواجه با این اختلال در کودک، به جای حل این معضل با اتخاذ رویههای اشتباه به تشدید استرس و اضطراب در کودک اقدام میکنند.
طرحهایی همچون غربالگری اضطراب و دورههای آموزشی مخصوص والدین میتواند به کنترل به موقع اضطراب در کودکان و نوجوانان کمک زیادی کند.
بر اساس گزارش مسئولان بهزیستی به طور کلی از هر ۸ کودک ۱ کودک دچار اختلال اضطراب است و چنانچه مداخلات لازم برای رفع آن انجام نشود، میتواند به افت تحصیلی، رفتارهای اجتنابی، ترس مرضی و افسردگی منجر شود.
در این میان شرکت در دورههای آموزشی و آشنایی والدین در مواجهه با پدیده اضطراب کودک بسیار حائز اهمیت است.
افزایش حس اعتماد به نفس، رشد استقلال طلبی، هویت بخشی و تسهیل فرآیند جامعه پذیری به نوجوانان کمک زیادی در کنترل اضطراب کودک خواهد داشت.
در حالی که تحقیر کودک مضطرب، بی توجهی و کوچک انگاری مساله اضطراب کودک و قرار گیری مداوم کودک در محیطهای استرسزا به آزار کودک منجر میشود.
تحقیر، تخریب شخصیت و خوار کردن مداوم در زمانی که کودک مضطرب است؛ نادیده گرفتن یا رد کردن درخواستهای کودک در هنگام جدایی از نزدیکان، محدود کردن تماس بدنی با کودک مانند عدم آغوش، بوسه یا سایر علائم مهرورزی از عواملی هستند که اضطرابهای ساده کودک را به آسانی به یک اختلال جدی و بیماری در کودک تبدیل میکند.
تشدید اضطراب در کودکان به مشکلات روحی و رفتاری نامناسبی در کودک منجر میشود که بیش از اطرافیان خود کودک را آزار میدهد.
بی خوابی و کابوسهای دائمی، مشکل در خوابیدن، شبادراری، احساس ناراحتی همیشگی و بی اخلاقی و بیحوصلگی، عدم تمایل به جدا شدن از والدین بهویژه از مادر و گریه بیش از حد هنگام تنهایی تنها بخشی از مشکلاتی هستند که کودک را در سنینی که باید کودکی و بازی کند آزار میدهند.
کد خبر 5814315 علی قدمیمنبع: مهر
کلیدواژه: آزار کودکان تک فرزندی استرس اضطراب کودک آزاری شهرداری تهران قوه قضاییه هلال احمر جمهوری اسلامی ایران پلیس راهور زنان سازمان هواشناسی امداد رسانی وضعیت جوی کشور جوانان دستگیری ازدواج شورای شهر تهران شهر تهران میراث فرهنگی اضطراب در کودک استرس و اضطراب اضطراب جدایی یک اختلال اضطراب کودک منجر می شود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۲۴۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات دختری که باعث مرگ مادر معتادش شد
فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.
با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.
یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم، اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟